محراب عشق

ساخت وبلاگ

عشق آمد در نمازم جان گرفت

نیتم بوی خوش ریحان گرفت

در وضویم خلوتی شد با خدا

پای سجاده دمی باران گرفت

هر رکعتم شک گرفت از دیدنت

در قنوتم یاد تو  طغیان گرفت

در رکوعم سر گران شد از خیال

 چشم مستم قدرت و ایمان گرفت

چون رسیدم بر سجودت ناگهان

هق هق و آن گریه ها میدان گرفت

چون نهادم سر به دامان دلت

درد من را خاطرت درمان گرفت

مضطرب بودم که یا رب این نماز

آن نباید در نمازم ، آن گرفت

در قیامم ، زانوانم جان نداشت

با حضورت مشکلم آسان گرفت

چون رسیدم به سلام و آخرش

این نمازم حکم یک دیوان گرفت

در دعایم ذکر من نام تو شد

نام تو در سوره ها عنوان گرفت

در هبوطت رد پایی از خداست

هر حدیثت کامی از قرآن گرفت

از برایت این غزل آمد پدید

در دلم مهر خوشت مهمان گرفت

 

حمید م 1399/12/17

آواز انتظار...
ما را در سایت آواز انتظار دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : avaz-entezara بازدید : 100 تاريخ : دوشنبه 25 بهمن 1400 ساعت: 0:23