حاجتی دارم ز ارباب کریم انتظارم تا به کی باشد خداااا... . . ., ...ادامه مطلب
تمام ساعتها را به وقت امدنم كوك كرده بودم لحظه اي هم از پنجره ي انتظار كه به سوي دروازه ي دلتنگي ختم ميشد ، چشم بر نميداشتمكمي نگران خودم شده بودم تلفن را برداشتم تا از خودم خبري بگيرم خيلي تلاش كردم ، اما حافظه ام مرا ياري نميكردواي بر من ...!!!اخر كي من شماره ام را فراموش كرده بودم دست به دامان دفترچه افتادم و بدنبالش گشتمك, ...ادامه مطلب
زنگ رو ميزنم كسي جواب نميده دل نگرون ميشم مجدد زنگ رو فشار ميدم اما بازم از جواب خبري نيست از قديم ميگفتن : تا سه نشه بازي نشه بار سوم هم زنگ ميزنم ايندفعه يه كم بيشتر دستمو رو زنگ نگه ميدارم صداي خش خش اف اف منو اروم ميكنه و يه صداي لرزون اما پر از ارامش ميگه : كيه ؟! منم با ناز ميگم : ننه جون خوب منم ديگه ، حميد در باز ميشه ميرم تو حياط اون گوشه ، لب حياط چند تا گل شمعدوني دارن عرض اندام ميكنن خوشه هاي انگور هنوز هم نرسيدن و غوره هستن و گنجشكهايي كه از سر و كول هم دارن بالا ميرن خروس هم كه داره اون بالا قدم ميزنه و مرغهايي كه توي باغچه پا ميكشن و يه چندتايي توك ميزنن و به دور و برشون نگاه م,انتظار ...ادامه مطلب